پیش فاکتور دریافت فایل
گزارش کارآموزی شركت صنايع چدن پارس
8717
24,900 تومان
.zip
40 کیلوبایت
توضیحات:
گزارش کارآموزي شركت صنايع چدن پارس در 60 صفحه ورد قابل ويرايش


مقدمه

شركت صنايع چدن پارس، واقع در شهر صنعتي كاوه شهرستان ساوه در سال 1364 به منظور انجام فعاليتهاي ريخته گري تأسيس گرديد. تجهيزات اوليه‌ي خط توليد اين واحد صنعتي از آلمان غربي خريداري شد. ساخت ساختمان و خريد ماشين آلات براي راه اندازي كارخانه تا سال 1369 طول كشيد. خط توليد اوليه با ظرفيت 1000 تن در سال، شامل ماشين آلات و دستگاههايي به قرار زير است:

- يك دستگاه كوره‌ي ذوب القايي با ظرفيت‌يك تن (با فركانس شبكه= 50 هرتز)؛

- خط قالبگيري نيمه اتوماتيك شامل ماشين قالبگيري فشاري- ضربه اي(Jolt Squeeze) ساخت آلمان با درجه‌ي به ابعاد 636*800(ميلي متر مربع)؛

- دو دستگاه ميكسر (Mixer) ماسه از نوع غلتكي با ظرفيت 200 كيلوگرم؛

- دو دستگاه ماشين ماهيچه گيري به روش (جعبه‌ي سرد)، ساخت آلمان غربي؛

- سيستم كامل ارزيابي و احياي ماسه براي خط توليد شامل:

1)5 دستگاه نوار نقاله با عرض 650 ميلي متر؛

2)دستگاه جدا كننده‌ي مغناطيسي (MAGNET SEPERATOR)؛

3)الواتور كاسه اي؛

4)سرند شش وجهي براي جدا كردن ذرات ريز از درشت؛

5)سيلوهاي ذخيره‌ي ماسه‌ي كهنه؛

6)فرستنده هاي ماسه(انتقال دهنده‌ي ماسه بوسيله‌ي فشار باد)؛

- ROLL BOND و درجه؛

- تجهيزات آزمايشگاه شامل:

يك دستگاه كوانتومتر (اين دستگاه به روش طيف سنجي ظرف مدت بسيار كوتاهي (حداكثر‌يك دقيقه) عناصر تشكيل دهنده‌ي نمونه هاي اوليه‌ي مذاب را به روش كامپيوتري نشان مي دهد.

و هم چنين ديگر دستگاهها و لوازم آزمايشگاهي.

(به منظور توليد قطعات با كيفيت مرغوب تر، تجهيزات آزمايشگاه از بهترين ماركهاي اروپايي خريداري و مورد استفاده قرار گرديد.)

نصب اين تجهيزات تا نيمه‌ي اول سال 1371 به طول انجاميد. عمليات نصب و راه اندازي توسط متخصصين داخلي انجام گرديد. براي نصب بخش عمده اي از ماشين آلات و تجهيزات توليدي، از امكانات داخلي استفاده گرديد.

سرانجام اول شهريورماه 1371، اين شركت در فضاي توليدي 1200 متر مربع سالن سرپوشيده شروع به فعاليت نمود. توليد اوليه شمش چدن بود كه عمدتاً به مصرف كنندگان ساير واحدهاي قطعات صنعتي ارسال مي گرديد.

به تدريج توليد قطعات صنعتي در راستاي كار اين واحد قرار گرفت و از نيمه‌ي دوم سال 1372 توليد شيرهاي خطوط آب رساني شروع شد.

از سال 1374 توليدهاي اين واحد در زمينه‌ي شيرآلات و شمش گسترش‌يافت و به موازات گسترش توليد، واحد شروع به توليد نوعي از لوله هاي آب رساني تحت فشار نمود كه آن را به‌يكي از شركتهاي معتبر براي صادرات ارسال مي كرد.

با توجه به نياز بازار، به موازات فعاليتهاي شركت، و با آموزش نيروهاي انساني خود، شركت تصميم به توليد قطعات خودرو نمود. هم چنين به دليل آشنايي با استانداردهاي خارجي، توليد قطعات صنعتي ديگر و صادرات آنها به اروپا شروع شد. همزمان امكانات آزمايشگاه و ساير قسمتهاي كارخانه نظير مدل سازي، ماهيچه گيري، نگهداري و تعميرات و … تقويت شدند و به خاطر توليد بيشتر قطعات، خط توليد جديدي به خط اوليه اضافه گرديد. اين خط (HWS) به روش AIR FLOW HIGH PRESSURE قالبگيري مي كرد.

هم اكنون اين واحد صنعتي با 9500 متر مربع زمين (كه 6000 متر مربع آن به سالنهاي توليد اختصاص دارد) و با 170 نفر پرسنل و با دو خط توليد، ساليانه 4000 تن توليد مي كند كه 30 درصد آن قطعات سنگ شكن مي باشد(كه اين كارخانه توليد كننده‌ي انحصاري اين قطعات در كشور مي باشد) و 70 درصد آن را نيز قطعات خودرو تشكيل مي دهند.

در سال 1384 به منظور توليد بيشتر، خط توليد جديدي(BMD) به همت كاركنان اين شركت نصب گرديد، كه توليد ساليانه را به 8000 تن در سال افزايش خواهد داد.

قطعاتي كه تا به حال در اين واحد توليد گرديده به شرح زير مي باشد:

- شكش در 3 نوع چدني؛

- انواع شيرآلات شبكه‌ي آب رساني كشور(حدود 30 قطعه)؛

- لوله‌ي آب تحت فشار (سايز (SIZE) 100 ميلي متر)؛

- قطعات سنگ شكن ها شامل انواع چكشها، سندانها، زره ها و …؛

- قطعات خودرو شامل:

1)ديسك ترمز پژو 405؛

2)سگدست (شغالدست) پژو 405؛

3)ديسك ترمز پژو RD؛

4)سگدست (شغالدست) پرايد؛

5)توپي چرخ جلوي پيكان؛

6)انواع ميل لنگها(پيكان، نيسان، مزدا و …)؛

7)محفظه اي ديفرانسيل (ديفباكس) پژو 405؛

8)كله گاوي پيكان؛

9)محفظه‌ي ديفرانسيل (ديفباكس) پيكان؛

10)قطعات كاميون بنز شامل:

سر سيلندر، پره‌ي چرخ جلو، پره‌ي چرخ عقب، توپي چرخ جلو، توپي چرخ عقب، درپوش كله گاوي، پوسته‌ي پنيون عقب، پوسته‌ي مياني كله گاوي.

هم اكنون به غير از قطعات پيكان و ميل لنگها و شمش و شيرآلات، باقي قطعاتي كه در بالا ذكر شد، توليد مي گردند.)


نگهداري و تعميرات (نت)

با احداث هر كارخانه اي و انجام سازماندهي در آن تعدادي نيز بعنوان تعميركار ماشين آلات بكار گمارده مي شوند. بدين اميد كه وسايل و تجهيزات توليدي همواره سالم و قابل بهره برداري باشند.

بعبارتي‌يك ماشين سالم از هر حيث اولاً مي تواند كيفيت محصول توليدي را تضمين كند بعبارتي سطح اطمينان محصول توليدي بالاست بعنوان مثال تنظيم زننده با ميله‌هاي اجاقي در ماشين آلات حلاجي، تنظيم قطعات مختلف در كادرينگ، تنظيم فواصل غلتكي در نواحي كششي و … تنظيم فشار غلتكي و … كه هر كدام از آنها مي‌تواند روي كيفيت محصول توليد و سطح اطمينان آن (فاصله L-c-L، u-c-L) را مشخص كند. (البته بايستي در نظر گرفته شود كه هر ماشين‌يك سري نايكنواختي افزوده روي محصول خواهد داشت.)

ثانياً: كميت و بهره وري توليد ماشين در حداكثر مقدار ممكنه است (به توليد اسمي نزديك است.) بعنوان مثال ماشين ها فقط در زمان هاي اجباري ناچاراً متوقف مي‌گردد. مثلاً داف بالش در ماشين هاي بدون داف اتوماتيك، زمانهاي بيكاري كارگر، زمانهاي خرابي اوليه و … و در كل توفقات فني كاهش خواهد داشت.

ثالثاً: داشتن‌يك ماشين سالم و نگهداري مناسب از آن، افزايش عمر ماشين را با همراه خواهد داشت كه اين پارامترها روي قيمت تمام شده مؤثرند.

بنابراين در كل نگهداري و تعميرات روي دو پارامتر كميت و كيفيت توليدي اثرات مستقيم دارند و آن دو پارامتر روي قيمت تمام شده محصول و بازاريابي و رقابت در بازار مستقيماً مؤثر مي باشد پس داشتن‌يك سيستم نگهداري و تعمير مناسب مي‌تواند نقش بسزائي را با توجه به موارد فوق داشته باشد.

(سطح اطمينان براي محصولات مختلف متفاوت است.)

نتيجه اي كه مقدمتاً گرفته مي شود اين است كه براي بقاء و حيات‌يك صنعت‌يا‌يك كارخانه صنعتي داشتن‌يك سيستم نگهداري و تعمير الزامي است.

حجم‌يك سيستم نگهداري و تعمير ارتباط مستقيم با حجم كارخانه و فعاليتهاي آن و ميزان پيچيدگي تكنولوژي آن دارد در كل هرچه كارخانه از واحدهاي مختلف كه هر كدان داراي فعاليتهاي متفاوت هستند و تكنولوژي آنها پيشرفته و پيچيده باشد نيازمند سيستم نگهداري و تعمير مدون تر و قويتر خواهد بود و‌يا بايستي باشد. در حال حاضر اكثر صنايع كشور فاقد چنين سيستمي بوده و‌يا ارزش و اهميت كافي و وافي به آن داده نمي شود. و شايد‌يكي از دلايل ركود صنعت نساجي كشور در حال حاضر عدم رقابت با اجناس كشورهاي ديگر مي باشد كه مي تواند‌يكي از دلايل شكست در اين بازار اهميت ندادن‌يا كم دادن‌يا اصولاً نداشتن‌يك سيستم تعمير و نگهداري مدون مي باشد.

ضمناً هنوز در اكثر كارخانجات نساجي كشور جايگاه نگهداري و تعميرات مشخص نيست و افراد مناسب در اين پست ها بكار گرفته نمي شوند. سطح سواد علمي پائين دارند‌يا فقط بصورت تجربي فقط رفع عيب را انجام مي دهند و كلاً كارخانجات داراي برنامه ريزي نگهداري و تعمير نمي باشد.

اصولاً اهميت نگهداري و تعمير وابسته به نوع تكنولوژياست طبق منحني زير:


وظايف كلي:

1-دريافت درخواستهاي كارهاي تعميراتي

2-اولويت بندي و شماره گذاري درخواستها

3-بررسي و نوشتن كد هزينه ها

4-تأييد سرپرست مهندس (نگهداري و تعميرات)

5-ارائه جلسات جهت هماهنگي

6-تهيه‌يا خريد قطعات با همكاري گروههاي اجرائي طبق نقشه ها و …

7-برآورد زمان اجراي فعاليتها در هر كار كه ممكن است تخمين زمان بر اساس تجربيات گذشته، آمار جهت كارهاي مشابه موجود، جداول كاري استاندارد موجود صورت پذيرد.

8-تهيه برنامه هاي كنترل كار c.p.m

9-قرار دادن كار در برنامه روزانه گروههاي مختلف اجرائي

10-پيگيري نحوة اجراي كار بر اساس گزارش هاي ارائه شده

11-دريافت اطلاعات مربوط به هزينه هاي‌يك ساعت كار و ساير گزارش هاي هزينه از حسابداري صنعتي

12-جمع ساعات كار مصرف شده براي هر درخواست

13-تعيين هزينه كل (مصرف قطعات، ساعات كار مصرفي، زمانهاي كسر توليد و غيره

14-تهيه گزارش هاي مربوط به مديريت و تهيه آمارهاي مختلف نظير، انواع خرابي ها درصد بندي آنها و برنامه ريزي جهت كارهاي تعميرات برنامه ريزي نشده.

نگهداري و تعميرات اصلاحي (CM) Corrective Maintenance

كلاً از كار افتادگي ناگهاني و برنامه ريزي نشده را شامل مي شود.

در اين حالتها عملاً تمام اجزاء‌يك سيستم توليدي در حين انجام وظيفه دچار خرابي و از كار افتادگي مي گردد و چنانچه واحد نگهداري و تعميرات آمادگي كافي براي مقابله با اين شكست ها را نداشته باشد سيستم توليدي متوقف و نهايتاً مشكلات آن دامنگير مديريت سيستم مي گردد بنابراين با توجه به اين كه اين نوع نگهداري باعث كاهش و توقف توليد و غيره مي گردد لازم است تا حد ممكن به سمت صفر ميل كند جهت رسيدن به اين هدف لازم است كه در دو نوع نگهداري ديگر بيشتر دقت كرد نگهداري و تعميرات بهبودي و پيشگيري هرچخ بطور كاملتر عمل گردد نوع نگهداري اصلاحي كاهش خواهد‌يافت.

براي اين عمل بهترين حالت داشتن اطلاعات كافي و جامع از نوع شكستها و علت شكست هاست كه مي توان با ثبت اطلاعات قبلي و تجربه، عيوب سيستم را قبل از كار افتادگي اصلاح نمود و از اين راه هزينه ها را به حداقل مقدار كاهش دهيم بنابراين جهت سهولت كار و رسيدن به اين هدف لازم است

شكستها دقيقاً از حيث محل، علت، تعداد و غيره، بررسي و ثبت و نسبت به ترميم و اصلاح و بازسازي قسمت خراب شده اقدام نمائيد.

براي اين امر بايستي سازمان نگهداري و تعميرات داراي سازماندهي مناسب باشد كه خصوصيات زير در آن رعايت شده باشد:

1-ايجاد محلي جهت انجام تعميرات جاري و تعميرات اساسي با نيروي تخصصي مورد لزوم

2-اختصاص دادن پرسنل تعميراتي متخصص و ثابت براي انجام تعميرات

3-بالا بردن راندمان كاري تعميركاران از طريق مكانيزه كردن وسايل كمكي و ابزار آلات مورد استفاده آنها

4-بازآموزي مستمر افراد تيم تعميرات

5-حداكثر استفاده از جديدترين روشهاي تكنولوژي در مورد انجام تعميرات

6-ايجاد مركزي جهت تهيه و‌يا توليد قطعات‌يدكي مورد نياز تعميرات بخشهاي مختلف مؤسسه توليدي

7-تجزيه و تحليل مرتب و دقيق از شكستها و توقفات غير برنامه اي و بررسي علل ايجاد حوادث و توقفات و پيشنهادات لازم در مورد جلوگيري از حوادث مشابه (ارجاع به نگهداري پيشگيري‌يا بهبودي)

و در كل بايستي آمادگي تيم تعميرات C.M را افزايش داد تا در موقع بروز خرابي، سريعاً اشكالات مرتفع و در حد امكان با تجزيه و تحليل خرابي ها، آنها را به حالت برنامه ريزي شده تبديل نمايند.

همانطوريكه گفته شد نگهداري و تعمير اصلاحي، جهت شكستها و اشكالات اضطراري و عيوبي است كه در صورت عدم تعمير خسارت جبران ناپذير به سيستم وارد مي كند و در كل حوادثي كه برنامه ريزي نشده است را شامل مي شود.



نگهداري و تعمير پيشگيري: Preven tive maintenance

مهمترين نوع نگهداري و تعميرات كه اغلب با صرف بهترين آنها نيز مي باشد سيستم نگهداري و تعميرات پيشگيري است كه اهداف زير را دنبال مي كند.

1-انجام اقدامات و فعاليتهاي تصحيحي بر روي ماشين آلات و تأسيسات، قبل از آنكه اشكالات جزئي باعث از كار افتادگي كلي آنها گردد.

2-حفظ اندازه ها و استانداردهاي عملكردي ماشين آلات و تأسيسات مانند ميزان خلاصي شناختي كه قيچي روي آن قرار دارد، خارجي از مركزيت شافت هاي ماشين آلات ريسندگي، فواصل در كاردينگ، كشيدگي تسمه دينام 1%، فشار فنر اهرم ها گير دو طرف، تنظيم قلابهاي ماشين، فاصله ورودي هاي حاشيه با لبه پارچه

3-حداقل نمودن هزينه هاي نگهداري و تعمير: در اين حالت چه بسا در زمان چكاب، فرسودگي و خوردگي بعضي از قطعات شروع مي شود كه مي توان قبل از فرسايش قطعه با تنظيم نمودن و رفع اشكالات از خوردگي قطعه جلوگيري نمود.

4-جلوگيري از فرسايش و فرسودگي پيش از اندازه تجهيزات و تأسيسات

مي توان با كنترل به موقع، رفع اشكالات جزئي و غيره طول عمر سيستم را افزايش داد.

و از فرسايش و فرسودگي بيش از حد جلوگيري نمود.

اين نوع نگهداري ممكن است به طريق زير باشد.

·برنامه ريزي شده باشد كه در آن تعميرات و چكابها بصورت دوره اي منظم و ثابت و در زمان مشخص و طبق حدود مشخص صورت مي پذيرد.

·بر اساس وضعيت تجهيزات باشد‌يعني بر اساس ثبت اشكالات، علت و … .و تجزيه و تحليل و كنترل هاي آماري پيش گويي اشكالات صورت گرفته و بر آن اساس صورت گيرد.

·ممكن است طبق دستورالعمل هاي موجود در كاتالوگها با داشتن حدود كنترل صورت گيرد.



در كل: نگهداري و تعميرات پيشگيري عبارت است از روش برنامه ريزي و زمان بندي شده جهت انجام كارهاي نگهداري و تعميرات طبق برنامه تنظيمي و جهت حفظ شرايط بهينه تجهيزات و تأسيسات مي باشد كه داراي محاسن زير است:

·حداقل نمودن توليدات از دست رفته كه ناشي از خرابي و از كار افتادگي تجهيزات و تأسيسات است

·تأمين و تضمين عمر مفيد و قانوني تجهيزات سرمايه اي

در اين نوع نگهداري كه بر اساس برنامه ريزي است بايستي نقاط و بخشهايي مورد بازرسي قرار گيرد و همچنين زمان بازرسي قبلاً مشخص شده باشد.

كه اين دومورد بر اساس

1-اعلام توسط كمپاني طبق جداول موجود در كاتالوگها

2-تجزيه و تحليل تعميرات اصلاحي ثبت شده صورت مي گيرد.

3-استفاده از تجربيات مشابه

در صورت داشتن يك نگهداري و تعميرات پيشگيري دقيق بايستي ميزان از كار افتادگي (تعميرات اصلاحي) به كمتر از 10% كاهش يابد.

1403/9/2 - پین فایل