پیش فاکتور دریافت فایل
گزارش کاراموزی دستگاههاي اسپان باند ومنسوجات بي بافت
8622
24,900 تومان
.rar
436 کیلوبایت
توضیحات:
گزارش کاراموزي دستگاههاي اسپان باند ومنسوجات بي بافت در 49 صفحه ورد قابل ويرايش


موقعيت جغرافيايي كارخانه

كارخانه بافتينه ملاير در كيلومتر 4 جاده ملاير – همدان واقع شده است كه داراي سه تيپ ساختمان مي باشد:

1- ساختمان هاي توليدي (ساختمان تيپ 1) با مساحت 4078

2- ساختمان هاي اداري و خدماتي (ساختمان هاي تيپ 2) با مساحت 4460

3- ساختمان هاي جنبي (ساختمان هاي تيپ 3) با مساحت 1562 مترمربع

ظرفيت اسمي اين كارخانه 12000 تن در سال است. اين كارخانه داراي 400 نفر پرسنل مي باشد كه به صورت هماهنگ در 4 شيفت كاري فعاليت مي كنند. مسئوليت و مديريت اين كارخانه بر عهده جناب آقاي مهندس سيد محمد مرتضوي مي باشد.












مقدمه

توليد مصرف منسوجات بي بافت به صورت روزافزوني مورد توجه كشورهاي پيشرفته قرار گرفته به طوري كه به خصوص در كشورهاي آمريكا، اروپا، ژاپن و چين ميزان توليد آن به سرعت در حال افزايش است. توليد منسوجات بي بافت در اروپاي غربي كه در سال 1989 بالغ بر 414 تن بود در سال 2000 به 1026 هزار تن رسيد و حدود 5/2 برابر گرديده است. تنوع مصارف منسوجات بي بافت، در زمينه هاي بهداشتي، وسايل منزل، خودرو، مهندسي ساختمان و برخي از مصارف صنعتي، كشاورزي و پوشاك و… به صورت گسترده اي در حال توسعه بوده و ميزان توليد جهاني منسوجات بي بافت در سال 2002 به بيش از 3900 هزار تن رسيده است.

تجهيزات اصلي كارخانه به شرح زير است:

2 يونيت اسپان باند مدل S-M-X-S (چهار لايه) شامل:

فيدر

اكسترودر

اكسترودر

پمپ ريسندگي


1 دستگاه

1 دستگاه با الكتروموتور گيربكس و هيتر
2 دستگاه با سايز 180 با الكتروموتورها و هيترها و گيربكس ها

6 دستگاه

تهويه مركزي، خنك كننده، دستگاه كشش، كلندر و ساير تجهيزات


ملت بلون شامل

1 سري مدل M يا S با قابليت توليد ميكروفيلامنت

فيدر، اكسترودر، پمپ، كمپرسور، هيتر


خواص محصول

منسوجات بي بافت به صورت گسترده اي به شكل شبكه هاي تودرتوي الياف و يا رشته هاي درگير شده كه به صورت مكانيكي، حرارتي و يا شيميايي به هم چسبيده و متصل شده اند توليد و صرف مي شود. اين صفحات صاف و متخلخل بوده و مستقيماً از الياف جداگانه يا به صورت پلاستيك مذاب و يا لايه هاي نازك پلاستيك تشكيل شده است. اين الياف به هم بافته و بسته نشده و الياف به كاموا تبديل نمي شود.

پارچه هاي بي بافت پارچه هاي طراحي شده اي است كه طول عمر آن مي تواند محدود (پارچه هاي يك بار مصرف) و يا طولاني و بسيار بادوام باشد. پارچه هاي بي بافت داراي خواص و عملكردهاي ويژه اي مانند جذب و دفع مايعات، انعطاف پذيري (خاصيت ارتجاعي)، كش آمدن، نرمي، استحكام، نسوز بودن (دفع شعله)، قابل شستشو بودن، ضربه گيري، فيلتراسيون، جلوگيري از ورود باكتري ها (ماسك) و ضدعفوني (استريل بودن) مي باشد. تركيب اين خواص غالباً ضمن برقراري موازنه مناسب بين طول عمر محصول و هزينه هاي مربوطه، از نظر شكل ظاهري، دوام و ساختار نيز مشابه پارچه هاي بافته شده بوده و از نظر حجيم بودن مي تواند به اندازه ضخيم ترين لايه هاي مبل و لباس توليد شود. پارچه هاي بي بافت در تركيب با ساير مواد طيف وسيعي از محصولات با خواص گوناگون را پديد مي آورد و به تنهايي در زمينه هاي پوشاك، وسايل و لوازم خانگي، بهداشتي، مهندسي،‌ كالاهاي صنعتي و مصرفي كاربرد دارد.

فهرست زير برخي از محصولات شناخته شده پارچه هاي بي بافت را نشان مي دهد.

- داي پرز

- دستمال هاي كاغذي و نوار بهداشتي

- نوارهاي ضدعفوني شده، كلاه، ماسك، روپوش و پرده ها و آويزه هاي مورد مصرف در بخش پزشكي

- پارچه هاي پاك كننده (دستمال و غيره) خانگي و شخصي

- مواد كمكي مصرفي در شستشو (صفحاتي كه در خشك كننده هاي پارچه به كار مي رود)

- لايه داخل پوشاك

- پارچه هاي مصرفي رو كف پوش ها، رويه و روكش مبل و صندلي، لايه ها و ابرها، پوشش هاي ديوار (كاغذهاي ديواري)

- برچسب ها

- عايق كاري

- مصارف خانگي

- محصولاتي كه در سقف سازي به كار مي رود

- الياف و پارچه ها و GEOTEXTILE هايي كه در مهندسي عمران به كار مي رود.

- فيلتراسيون


برآورد مصرف

ميزان توليد

براساس اطلاعات دريافتي از اداره كل صنايع نساجي وزارت صنايع معادن، تعداد 37 واحد با ظرفيت بالغ بر 43 هزار تن، فعال مي باشند. لازم به يادآوري است در زمينه منسوجات بي بافت تاكنون تعداد 167 مجوز در استان هاي مختلف كشور صادر گرديده است كه اغلب غيرفعال مي باشد.
سيستم منسوجات بي بافت (Non - Wovens)

در اين گونه منسوجات هيچ گونه نخي توليد نمي شود، بلكه منسوجات نهايي مستقيماً از الياف يا لايه الياف گرفته مي شود و چون مرحله تبديل به نخ وجود ندارد، مرحله بافندگي نيز حذف مي گردد، در عوض مرحله تشكيل لايه (تار عنكبوتي) (web) و مرحله اتصال و پيوستگي (bonding) به فرآيند توليد اضافه مي گردد. اين سيستم توليد به دلايل مختلف نظير كربردهاي فراوان، توليد بسيار بالا و عملكرد عالي نسبت به ديگر منسوجات، توجه بيشتري را برانگيخته است. هر روز كاربردهاي جديدتري از اين نوع منسوجات ابداع و به مرحله توليد مي رسد و چون قابليت انطباق بالايي با نيازها و خواسته هاي روزافزون و متنوع زندگي مدرن امروزي دارد، در دهه اخير مورد توجه بسياري از توليدكنندگان واقع شده است. توليد منسوجات بي بافت براي اولين بار به دهه30 (1940-1930) بر مي گردد اما شروع اين صنعت از نيمه هاي دهه 60 در اروپا آغاز شد، و اين درست زماني بود كه اصطلاح Non Woven يا Vliesstoffe توسط مجموعه كوچكي از توليدكنندگان بكار گرفته شد. از آن پس توليد منسوجات بي بافت به سرعت گسترش يافت و كاربرد چنين محصولاتي بسياري از جنبه هاي صنعتي و حتي زندگي شخصي را در بر گرفت. منسوجات بي بافت در محصولات بهداشتي و نظافتي، در مهندسي عمران و ساختمان، لوازم خانگي و صنايع خودروسازي، براي پاكيزگي، فيلتراسيون، پوشاك، بسته بندي مواد غذايي كاربرد زيادي دارد و اينها تنها گوشه اي از كاربردهاي فراوان اين منسوجات است.


منسوجات بي بافت

تعريف

اصطلاح منسوجات بي بافت (Non – Wovens) اغلب در اكثر زبان ها در مقابل واژه پارچه هاي بافته شده تاري پودي (weaving) به عنوان يك مرجع بكار گرفته مي شود. تنها متخصصين بر اين امر واقفند كه منسوجات بي بافت پارچه هايي با طراحي منحصر بفرد است كه راه حل هاي صرف هزينه مؤثر را در محصولاتي نظير اقلام بهداشتي، جداكننده هاي باتري، فيلترها و ژئوتكستايل ها (Geotextiles) در بر دارند. مطابق با تعريف سازمان جهاني استاندارد (به شماره ISO 9092) يا استاندارد EN 29092 منسوج بي بافت چنين تعريف مي شود:

لايه يا شبكه اي از الياف منظم يا غيرمنظم آرايش يافته كه به وسيله ايجاد اصطكاك و يا اتصال يا پيوستگي به وجود مي آيد. اين تعريف شامل لايه هاي كاغذي و محصولات بافته شده به طريق تاري پودي، پودي و تاري، اتصال دوختي (به وسيله نخ يا فيلامنت) و نيز كالاهاي نمدي شده (كه دوباره سوزن زني شوند يا نشوند) نمي شود. الياف مي توانند طبيعي يا مصنوعي، كوتاه و يا ممتد باشد. پارچه هاي بي بافت بدون هيچ گونه محدوديتي از الياف ساخته مي شود اما لزوماً تنها از الياف تشكيل نمي شود. اين گونه الياف مي تواند حتي الياف بسيار كوتاه به طول چند ميلي متر باشد (در فرآيند wetlaid) و يا اليافي معمولي مورد استفاده در صنايع نساجي قديمي و يا فيلامنت هاي بسيار بلند باشند. خواص و ويژگي هاي پارچه بي بافت تا حد زيادي به نوع الياف و تكميل نهايي آن بستگي دارد. الياف ممكن است طبيعي، مصنوعي، آلي يا غيرآلي باشد. خاصيت مهم ليف اين است كه طول آن بسيار بيشتر از قطر آن مي باشد. همچنين مي توان چنين اليافي را به طور مداوم همراه با فرآيند منسوج بي بافت توليد نمود و سپس به طول مورد نظر برش داد و يا اينكه مي توان دانه هاي پليمر را مستقيماً از طريق Extruder (محفظه اي كه پليمر در آنجا ذوب شده و با فشار از شبكه سوراخ دار آن خارج مي گردد) به ساختار فيبري مورد نظر تبديل نمود. دامنه منسوجات بي بافت از محدوده نساجي نيز فراتر مي رود. ممكن است اليافي كه در ساخت منسوج بي بافت بكار مي رود بسيار كوتاه بوده و مانند كاغذ قابليت ريسندگي را نداشته باشد. همچنين شبكه اليافي ممكن است از فويل يا ديگر پلاستيك ها به وجود آيد. بنابراين منسوجات بي بافت با بخشي از خواص و ويژگي هاي توليد صنعت كاغذ يا صنعت مواد شيميايي/ پلاستيك ها مشترك است و بدين ترتيب محدوده و قلمرو خود را مشخص مي نمايد. خواص پيوستگي منسوجات بي بافت به درگيري نخ وابسته نيست و مطلقاً داراي ساختار هندسي آرايش يافته اي نمي باشد و در حقيقت اين منسوجات حاصل ارتباط بين يك ليف با ليف ديگر است. اين امر موجب مي شود كه منسوجات بي بافت ويژگي هاي منحصربفرد خود را داشته باشد (مثل خواص بهتر در جذب و فيلتراسيون) و بنابراين كاربردهاي بيشتري را شامل شود.


فرآيندهاي توليد منسوجات بي بافت

سه روش جهت تشكيل لايه شبكه الياف وجود دارد كه عبارت است از:

- ­سيستم drylaid همراه با كاردينگ يا در جريان هوا قرار دادن (air laying) به عنوان روشي براي تشكيل شبكه الياف.

- سيستم Wetlaid.

- سيستم بر مبناي پليمر كه شامل تكنيك هاي ( Spunbonding يا Spunlaying) يا (Meltblown) يا تكنيك پارچه هاي flashpun مي باشد.

به هر حال به منظور استحكام بخشي به لايه الياف (web) كه به خاطر فقدان نيروهاي اصطكاك لازم است، مي بايست الياف به يكديگر متصل شود. تثبيت لايه بعد از شكل گيري آن دومين مرحله در فرآيند توليد منسوج بي بافت است. عمليات تثبيت نقش عمده اي در ايجاد خواص نهايي پارچه دارد، بنابراين مي بايست حتي المقدور كاربرد نهايي منسوج در اين مرحله مورد توجه قرار گيرد.

اين عمليات را مي توان با بكارگيري فعل و انفعالات شيميايي (اتصال شيميايي) نظير پيوند دهنده ها (binders) به انجام رساند. اين اتصال دهنده ها را مي توان با غوطه ور سازي، پوشش دادن، اسپري كردن يا اتصال چاپي به طور متناوب بكار برد. و نيز مي توان از پيوند دهنده هاي حرارتي (Cohesion bonding) مثل ذوب كردن جزيي الياف محتوي يا فيلامنت ها استفاده نمود. در اين مورد مي توان از كالندر نمودن يا دمش هواي گرم يا تأثير فراصوتي (ultrasonic) نيز بهره برد. تثبيت به روش مكانيكي (اتصال اصطكاكي) ممكن است به صورت سوزن زني، دوخت، درگيري جت هوا و يا تركيبي از آنها صورت پذيرد. براي تحقق نيازهاي مشتري مي توان خواص منسوج فعلي را در مرحله تكميل اصلاح نمود. به همين منظور مي توان قبل يا بعد از فرآيند اتصال (bonding)، از مواد شيميايي يا فرآيندهاي مكانيكي در مرحله پاياني توليد استفاده نمود. براي رسيدن به خواص مطلوب مي بايست در انتخاب مواد اوليه، ته نشين شدن الياف به عنوان مواد فيبري با دانسيته هاي مختلف، انتخاب روش هاي تثبيت و تكميل دقت نمود.


مشخصات محصول اصلي

كاربردها

صنايع بالادستي و پايين دستي

منسوجات (پارچه هاي) بي بافت، ساختاري متخلخل داشته و به فرم يك لايه هستند كه اساساً و يا تماماً از الياف جاسازي شده در آن تشكيل مي شود. اين پارچه ها كه به نام هايي نظير پارچه هاي پيوندي (bonded fabrics) و يا طراحي شده (engineered fabrics) نيز معروف است با فرآيندهاي توليد ديگري غير از ريسندگي (spinning)، بافندگي تاري پودي (weaving) و بافندگي تاري يا پودي (knitting) ساخته مي شود. ضخامت لايه ها ممكن است از 25 ميكرومتر تا چندين سانتيمتر و وزن لايه ها نيز از g/m212 به g/m22000 برسد. اين لايه ممكن است از لحاظ ظاهري شبيه به پارچه هاي تاري پودي و يا كشباف و يا حتي كاغذ بوده و ساختار و طرحي منحصربفرد داشته باشد. ممكن است مانند كاغذ فشرده، شكننده و خشك باشد و يا مانند منسوجات معمولي نرم و قابل انعطاف باشد و نيز ممكن است قابليت ارتجاعي داشته باشد. خواص كششي منسوجات بي بافت ممكن است نسبتاً پايدار بوده و يا آنقدر پايدار و محكم باشد كه قابل خرد كردن، سايش يا صدمه بوسيله دست نباشد. تركيب الياف اين منسوجات ممكن است طبيعي يا مصنوعي باشد و طول آنها نيز ممكن است از mm3-1 تا مداوم (بي انتها) باشد. خواص كششي لايه الياف به نيروهاي اصطكاكي و يا عملكرد لايه پليمر افزوده شده به عنوان چسب پيوند دهنده بستگي دارد. ممكن است بعضي و يا همه الياف بوسيله حرارت يا محلول به يكديگر پيوند داده شود. اگرچه ساختار پارچه هاي نمدي بدست آمده از موي حيوانات نظير پشم با ساختار گفته شده مطابقت دارد، اما جزء منسوجات بي بافت محسوب نمي شود. كاغذ نيز كه در آن الياف با هيدروژن به يكديگر متصل مي شود منسوج بي بافت نمي باشد. در ساختارهاي الياف – لايه، واحد اصلي، الياف / فيلامنت ها مي باشد كه به صورت لايه آرايش يافته و طوري به يكديگر متصل مي شود كه فاصله پيوند تا پيوند ديگر بيش از 100-50 برابر قطر الياف است. ساختار اصلي تمامي منسوجات بي بافت در مقايسه با منسوجات معمولي، همان لايه الياف است. بنابراين عنصر اصلي صرفاً يك ليف است. آرايش الياف در لايه ممكن است كم يا زياد باشد.

بيندرها (Binders) (ماده چسبي)

بكارگيري بيندرها يكي از روش هاي اصلي جهت استحكام بخشي به لايه الياف منسوجات بي بافت مي باشد. به طور كلي هنگامي كه تمام الياف در نقاط تلاقي به طور مؤثر و به دقت توسط بيندرها به يكديگر متصل شوند، استحكام بخشي به حداكثر مي رسد. همچنين اگر بيش از نياز از بيندرها استفاده شود، در نقاط اتصال ايجاد سفتي و سختي مي شود. اما اتصال مثبت موجب محدود شدن حركت الياف شده و موقعيت الياف را در ساختارهاي لايه اي باز تثبيت مي نمايد. بنابراين چنين روش اتصالي اثر قابل توجهي بر ويژگي هاي اصلي و خواص ويژه كاربرد نهايي پارچه هاي اليافي متصل شده دارد. براي مثال منسوجات بي بافت كه به طور مثبت استحكام يافته اند، در مقايسه با لايه هاي استحكام يافته به روش اصطكاك (نظير منسوجات Spunlaid) در حالت هاي خمشي، كششي و تنش هاي فشردگي، تغيير شكل بسيار زيادي از خود نشان مي دهند. با استفاده از اين بيندرها، خاصيت برگشت پذيري منسوجات بي بافت در برابر تنش هاي كاربردهاي روزانه بهبود مي يابد. همچنين سفت و سخت شدن سطح منسوج كاهش يافته و مقاومت آن در برابر تنش هاي شستشو افزايش مي يابد. بيندرها شامل دو گروه بزرگ از محصولات پليمري مي شود:

1- مايعات چسبي

2- الياف چسبي

درصد وزني بيندر موجود در محصولات بي بافت نهايي (به خاطر اثربخشي آنها) بين 40-10 درصد كل وزن منسوج تغيير مي كند. مايعات چسبي منحصراً جهت لايه الياف بكار نمي رود، بلكه در بخش هاي صنعتي ديگر نظير تكميل منسوج، صنايع كاغذ، فن آوري چاپ و صنعت پلاستيك نيز كاربرد دارد. علاوه بر الياف چسبي مي توان از پودرهاي چسبي براي استحكام بخشي به لايه ها استفاده نمود كه اغلب از پلي آميد، پلي ارتان يا پلي استر تشكيل شده است.
مايعات چسبي و خواص پارچه هاي بي بافت

براي تطبيق خواص مايعات چسبي با خواص مورد نياز منسوجات محدوديت هاي وسيعي وجود دارد. بنابراين تنها چنين ويژگي منسوجات بي بافت (نظير ثبات، استحكام رطوبتي، آب دوستي يا آب گريزي) بر انتخاب بيندر مطلوب تأثيرگذار است. البته بايد توجه داشت كه به هنگام انتخاب مايع چسبي بسياري از خواص منسوجات بي بافت پيچيده مي بايست مد نظر قرار گيرد. همچنين بايستي به تفاوت خواص فرآيندي و خواص مربوط به محصول نهايي دقت لازم مبذول گردد.


ويژگي هاي مهم منسوجات بي بافت در رابطه با بيندرها
ويژگي هاي عمومي

- چسبندگي به سطوح ويژه

- مسدود كنندگي

- قابليت عايق گرمايي

- قابليت جوش دادن فراصوتي

- قابليت زرد شدن در دمايي مشخص



منسوجات بي بافت اكسترودري (مذابي) (Extrusion Nonwovens)

بيش از 50 سال است كه پليمرهاي سنگين ذوب ريسي Melt-Spun مي شود. روش ذوب ريسي با استفاده از ريسندگي شبكه اي و اكستروژن و خطوط توليد گوناگون (كه هر كدام براي نوعي از پليمرها مناسب است) انجام مي گيرد. با استفاده از اين فن آوري الياف و نخ توليد شده و طي مراحل بعدي به منسوج تبديل مي گردد. فرآيندهاي موجود امكان توليد منسوجات بي بافت را فراهم كرده و توليد مستقيم منسوج از الياف ذوب ريسي شده را امكان پذير مي سازد. پيشرفت هاي اوليه در اين زمينه بين سال هاي 1950-1970 انجام شد. منسوجات اكستروژني شامل منسوجات فيلامنتي و اليافي Spun Bond و نيز منسوجات اكستروژني طي 10 سال اخير در سطح جهان چشم گير بوده است. فرآيندهاي جديد و نوظهور به همراه محصولات جديد عموماً بر پايه الياف پلي پروپيلن شكل گرفته است تا وزن سطحي كمتري را به دست دهد. اين محصولات جديد در اقلام بهداشتي، پزشكي و نيز كشاورزي و منسوجات ساختماني كاربرد فراواني دارد. در جدول (*) سير تحولات و توسعه منسوجات بي بافت از نوع Spunlaid و كل منسوجات بي بافت مقايسه شده است.
شرحي از خط توليد كارخانه

ماده اصلي و اوليه كاخانه پلي پروپيلن (PP) نام دارد كه در داخل مخزن اصلي قرار مي گيرد. مواد از داخل مخزن اصلي توسط لوله ها و مكنده ها ساكشن شده و وارد هاپرها مي شوند. هاپرها ناخالصي هاي موجود در مواد مانند فلزات را جدا كرده و سپس اين مواد وارد اكسترودر مي شوند. اكسترودرها سيستمي شبيه به چرخ گوشت دارند كه درون آنها يك مارپيچ حلزوني قرار دارد. قسمت حلزوني اكسترودر توسط يك الكتروموتور و گيربكس به حركت در مي آيد. سيستم گيربكس و قسمت هاي مكانيكي به وسيله آب خنك مي شوند. بدين صورت كه آب از دو مجرا وارد پوسته گيربكس شده و از دو مجرا نيز خارج خواهد شد. در ديواره هاي اكسترودر هيترهاي حرارتي قرار دارند كه قادر به توليد oc270 حرارت هستند كه باعث ذوب مواد مي شوند. الياف و پارچه هاي توليد شده اي كه بدون استفاده هستند نيز در اين مرحله توسط هيترهاي مخصوص ذوب شده و وارد اكسترودر مي شوند. با حركت مارپيچ حلزوني مذاب مواد در طول اكسترودر حركت مي كنند و وارد يك فيلتر مي شوند تا باز هم ناخالصي هاي موجود در مذاب جدا شوند. براي رنگ كردن پارچه از مخزن هاي كمكي استفاده مي شود. سپس مواد مذاب توسط پمپ مخصوص (Melt Pump) وارد محفظه قالب مي شوند (A1). مذاب از بالا وارد محفظه قالب مي شود. در ديواره هاي قالب ورودي هاي كمپرسورها قرار دارند كه هوا را از دو طرف به درون قالب مي دمند. هواي كمپرسور با توجه به فصل، تنوع توليد و شرايط بايد گرم يا سرد شود كه اين كار قبل از ورود هواي كمپرسور به محفظه قالب در مخزن هاي بزرگ توسط هيتر و چيلرها انجام مي شود. ديواره هاي محفظه قالب ها به صورت مشبك هستند كه هوا را به صورت يكنواخت به داخل محفظه بفرستند، كه اين هوا در داخل قالب فقط مي تواند به سمت پايين حركت كند. با حركت اين هوا مواد مذاب نيز كه از بالا وارد قالب شده اند مجبورند تا به صورت منظم به سمت پايين حركت كنند. از قسمت پايين مخزن اين الياف روي تسمه نقاله پهن ريخته مي شوند كه اين تسمه نقاله به وسيله 4 غلتك در دو طرف قالب فشار داده مي شود. اين الياف پس از اين مرحله به سمت قسمت بعدي به حركت در مي آيند (D1) در روي تسمه نقاله بعد از خروج از مرحله اول سيستمي براي تميز كردن و يكنواخت كردن سطح الياف وجود دارد كه اين سيستم از يك پارچه ضخيم تا سطح تسمه نقاله را تنظيم كرد. براي ايجاد كشش لازم در تسمه نقاله آن را به صورت مارپيچ از بين غلتك ها به اول خط بر مي گردانند كه جدول كشش تسمه نقاله به صورت زير است

Best = 107 bar

Max = 108 bar

Min = 106 bar

مرحله D1 دقيقاً مانند قسمت قبل كار مي كند، با اين تفاوت كه درون محفظه قالب آن يك سوراخ تعبيه شده است كه به علت اينكه فشار هواي درون قالب بالاتر از بيرون است، هوا از بيرون به سمت داخل مكيده مي شود و باعث مي شود كه الياف در اين قسمت به صورت منظم حركت نكنند. تسمه نقاله كه مواد قسمت قبل روي آن قرار دارد از زير اين قالب عبور مي كند و الياف اين قسمت روي الياف قسمت قبل ريخته مي شوند. در هر دو مرحله در اطراف قالب ها لوله هايي براي تخليه بخارات وجود دارد كه بخارات را ساكشن كرده و به بيرون منتقل مي كند.

در قسمت بعدي دو سري غلتك هاي داغ به نام هاي EROLL و SROLL وجود دارد. اين غلتك ها الياف را داغ كرده و اتو مي كنند تا به هم بچسبند. براي داغ كردن الياف از سيستم روغن داغ استفاده مي شود، به اين صورت كه روغن توسط 6 دسته المنت حرارتي تا درجه حرارت تنظيم شده گرم مي شود و سپس به سمت غلتك ها مي رود و وارد آنها مي شود. به وسيله سيستم هاي الكترونيكي دماي روغن موجود در غلتك هاي گرم كننده قابل تنظيم است. همچنين با توجه به نوع پارچه و محصول، ميزان فشار و فاصله غلتك هاي گرم كننده قابل تنظيم است.

اين غلتك ها توسط گاردان ها و چهار شاخ گاردان به گيربكس اتصال دارند و گشتاور توسط گاردان ها به غلتك ها منتقل مي شود. همچنين اين چهار شاخ ها امكان انتقال نيرو به طور غيرمستقيم (هم راستا) را به غلتك ها داده است. انرژي دوراني مورد نياز براي به حركت درآمدن گيربكس ها توسط الكتروموتورهاي قوي تأمين مي شود. غلتك ها به علت وزن زياد خود و روغن و آب درون آنها به صورت خيلي محكم روي شاسي دستگاه ياتاقان شده اند.

1403/1/31 - پین فایل