پیش فاکتور دریافت فایل
مقاله بررسی نقش مساجد در آموزش قرآن و ارزشيابي آموزش قرآن
11850
24,900 تومان
.zip
16 کیلوبایت
توضیحات:
مقاله بررسي نقش مساجد در آموزش قرآن و ارزشيابي آموزش قرآن در 15 صفحه ورد قابل ويرايش

الف) نقش و اهميت مسجد:

مسجد هر مكاني است كه در آن عبادت شود. اين معناي گسترده غير از معنايي است كه اصطلاحا در ذهن ما وجود دارد و مكان خاصي كه خصوصيات مشخص داشته باشد را مسجد مي ناميم. زبيدي در تاج العروس همين تعريف را براي مسجد مي آورد : «كل موضع يتعبد فيه فهوالمسجد»[1] اين تعريف نشان مي‎دهد كه عبادت و سجده كردن در تعريف مسجد موضوعيت دارد و اهميت اين مكان به همين است. خداوند متعال در سوره جن آيه 18 مي فرمايد: «و آن المساجد لله قلاتدعوا مع الله احدا» يعني همانا مساجد براي خداست پس با خدا كسي را نخوانيد همين باعث تقدس مسجد مي‎شود كه فقط در آن ذكر خدا شود.

قال رسول الله – صلي الله عليه و آله- : «الا آن بيوتي في الارض المساجد تضيء لاهل السماء كما تضيء النجوم لاهل الارض»[2]

رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند: همانا خانه هاي من در زمين مساجد هستند كه براي اهل آسمان مي درخشند همانگونه كه ستارگان براي اهل زمين مي درخشند.

پيامبر – صلي الله عليه و آله- با سخن و عمل خود مساجد رادر مرتبه بالايي از اهميت و ارزش قرار دادند و جامعه را نسبت به اين مكان مقدس متوجّه كردند.

قال رسول الله – صلي الله عليه و آله- : من اسرج في مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائكه و حمله العرش سيتغفرون له مادام في ذلك المسجد ضوء من السراج»[3]

رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند: كسي كه در مسجد پي از مساجد خدا چراغي روشن كند، ملائكه و حاملان عرش پيوسته و تا وقتي كه در مسجد نوري از چراغ هست براي دو طلب آمرزش مي كنند.

ب) تعليم و تعلم در مسجد:

مساجد، مركز تمام فعاليت هاي مسلمين بوده اند. اين مطلب نشان مي‎دهد كه تمام فعاليت ها بايد از عبادت خدا نشات گيرد ولا البته خواهد بود. اما در ميان تمام فعاليت ها نقش فعاليت و تربيت و آموزش قرآن در مسجد خود نمايي مي‎كند. قال رسول الله- صلي الله عليه و آله- : «يا اباذر! كل جلوس في المسجد لغو اله ثلاثه: قرائه مصل او ذاكر الله تعالي او سائل من علم»[4]

پيامبرخدا- صلي الله عليه و آله- مي‎فرمايند: اي ابوذر! هر نشستني در مسجد لغو وبيهوده است غير از اين سه مورد: قرائت قرآن ، پس از نماز خواندن نمازگزار يا يادكننده خدا و يا دانشجوي علمي. هم ايشان مي‎فرمايند: من الي المسجد لايريد غيره ليعلم خيرا او يعلمه ثم رجع الي بيته الذي خرج منه كان كالمجاهد في سبيل الله غانما»[5] يعني: كسي كه بامداد يا شبانگاه به سوي مسجد رود و صرفا هدف او اين باشد كه راه خيري را ياد گرفته يا ياد دهد و سپس به خانه اي كه از آن خارج شده باز گردد، مانند مجاهد در راه خدا در حاليكه منفعتي برده است، مي‎باشد.

اين حديث نشان دهنده اهميت تعليم و تعلم است و مهم نيست كه معلم باشي يا شاگرد، فقط مهم اين است كه در مسجد تعليم و تعليم صورت گيرد.

قال رسول الله- صلي الله عليه و آله- : «ماجلس قوم في مسجد من مساجد الله - تعالي- يتلون كتاب الله يتدارسونه بينهم الا تنزلت عليهم السكينه و غشيتهم الرحمه و ذكرهم الله فيمن عنده»[6]

رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمودند: هر قومي (گروهي) كه در مسجدي از مساجد خدا بنشينند و كتاب خدا را خوانده و آن را به هم درس دهند،‌ آرامش بر آن ها نازل مي‎شود و رحمت آن ها را فرا گرفته، و خدا از ايشان در ميان كساني كه نزد او هستند به بزرگي ياد مي‎كند.

حضرت پيامبر- صلي الله عليه و آله- خود در مسجد حضور فعالي داشتند و احاديث نشان مي دهند كه ايشان در نشست ها و حلقه هاي درسي مسلمين شركت مي كردند و ايشان را راهنمايي مي فرمودند.

البته در اين ميان به حلقه هاي درسي كه مربوط به قرآن مي شد توجه ويژه اي داشتند. يكي از اصحاب پيامبر- صلي الله عليه و آله مي گويد: «كنافي مسجد رسول الله- صلي الله عليه و آله- حلقا نتحدث اذا خرج علينا رسول الله من بعض حجره فنظر الي الحلق ثم جلس الي اصحاب القرآن فقال بهذاالمسجد امرت»[7] يعني: ما در مسجد رسول خدا به صورت حلقه هايي سخن مي گفتيم كه پيامبر از يكي از حجره هايش برما وارد شده پس به حلقه ها نگاه كرد و در كنار اصحاب قرآن نشست. پس گفت: من به حضور در اين مجالس مامور شده ام.







3- ارزشيابي آموزش عمومي قرآن:

الف) انواع ارزشيابي:

ارزشيابي مي‎تواند به چهار صورت زير انجام پذيرد:

1- آزمون كتبي: با توجه به اينكه در زمان پيامبر- صلي الله عليه و آله- نوشتن و رونق آن چناني نداشته چنين آزموني در سيره آن بزرگوار نيست. شايد هم به اين دليل باشد كه آموزش قرآن مثل آموزش زباني خاص شنيداري مشافهداي و ماهيت آن طوري نيست كه بتوان آزمون كتبي اجرا كرد.

2- مشاهده انجام كار: اينكه فرد كاري را انجام دهد و معلم حاصل كار را ببيند و نظر دهد كه به دليل ماهيت آموزش عمومي قرآن از اين مورد استفاده نمي شود.

3- مشاهده عملكرد: يعني اينكه فرد را در حال انجام كار مورد آموزش مشاهده كنيم. يكي از راه هاي ارزشيابي آموزش عمومي قرآن همين شيوه است به اين شكل كه فرد قرآن را بخواند و مقري قرائت او را تصحيح كند. به اين دليل عمل اقراء گويند.

4- آزمون شفاهي: اين نوع آزمون نيز در شيوه عرضه و اقراء آيات قرآن در ارزشيابي آموزش عمومي قرآن استفاده مي‎شود.

ب) شيوه عرضه و اقراء:

همانطور كه در فصل سوم گفته شد، شيوه اصلي آموزش عمومي قرآن توسط پيامبر روش شنيداري مشافهه اي بوده است. ارزشيابي اين آموزش به صورت عرضه و اقراء انجام مي‎شود.

در اينجا چند نمونه از رواياتي كه در آن ارزشيابي به شيوه عرضه و اقراء انجام شده است اشاره مي كنيم:

عن سالم بن سلمه قال : «قرا رحل علي ابي عبدالله و انا استمع حروفا من القرآن يس علي مايقرأها، اقرأ كما يقرا الناس حتي يقوم القائم فاذا قام القائم قرأ كتاب الله- عزوجل- علي حده و اخرج المصحف الذي كتبه، علي …»[8]

سالم بن سلمه نقل مي‎كند كه شخصي بر امام صادق – عليه السلام- قرائت كرد (در محضر اياشن قرآن خواند) و من حروفي را شنيدم كه به شيوه اي كه مردم قرآن مي خوانند نيست، پس امام صادق- عليه السلام- فرمودند: از اين قرائت دست بكش، آنگونه كه مردم مي خوانند بخوان تا اينكه قائم قيام كند پس هنگامي كه قائم به پا خيزد كتاب خدا را علي حده مي خواند و مصطفي كه علي – عليه السلام- نوشته است را خارج مي‎كند. مي بينيم كه حضرت قرائت اين فرد را اصلاح مي كنند و به اقراء آيات مي پردازند.

معمولا اقراء براي ارزشيابي قرائت خود محفوظات و آياتي كه ياد گرفته بودن را به استاد مي خواندند. و اگر در مورد قرائت آيه اي اختلاف پيدا مي كردند «آنرا به پيامبر و ائمه – عليهم السلام- عرضه مي كردند.

عمر بن خطاب با هشام بن حكيم بن خرام برسر قرائت سوره فرقان اختلاف پيدا مي كنند و نزد پيامبر رفته و داوري مي جويند. عمر مي گويد: فقلت اني سمعت هذا يقرأ سوره الفرقان علي حروف لهم تقروينها. فقال رسول الله ارسله، اقرأ يا هشام، فقرأ عليه القراءه التي سمعته يقرأ فقال رسول الله كذا انزلت ثم قال اقرأ يا عمر فقر أته القراء ه التي اقرأني فقال رسول الله كذلك انزلت، آن هذا القرآن انزل علي سبعه احرف فاقهء و اما تيسر منه»[9]

يعني به پيامبر – صلي الله عليه و آله- گفتم: من شنيدم كه اين فرد سوره فرقان را به صورتي خواند كه شما آنرا به من اقراء نكرده ايد. پس رسول خدا- صلي الله عليه و آله- فرمود: اي هشام بخوان، پس به همان شيوه اي كه من شنيده بودم قرائت كرد، پس رسول خدا فرمود: اينگونه نازل شده است. سپس گفت: اي عمر بخوان، پس من به شيوه اي كه پيامبر به من اقراء كرده بود آن را خواندم، پس رسول خدا فرمود: اينگونه نازل شده است. همانا اين قرآن به هفت حرف نازل شده است، پس هر چه ميسر است از آن بخوانيد.

البته عرضه به معصومين – عليه السلام- در مورد اعتقادات و مسائل دروني نيز بوده است.

يكي از نمونه هاي بارز عرضه ادين و اعتقادات به ائمه – عليهم السلام- عرضه دين توسط عبدالعظيم ببن عبدالله الحسني به امام هادي – عليه السلام- بوده است.[10]

1403/2/1 - پین فایل