توضیحات:
مقاله بررسي جامع بوميان استراليا در 25 صفحه ورد قابل ويرايش

فهرست

مقدمه.......................................................................................................................... 1

ميراث طبيعي، چالش مردمان بومي و سكونت با اروپاييان....................................... 2

جمعيت استراليا، تركيب و پراكندگي........................................................................... 3

سلطه اروپاييان بر بوميان استراليا............................................................................ 5

زمان آفرينش............................................................................................................. 7

جمعيت استراليا.......................................................................................................... 8

خوراك بوميان استراليا.............................................................................................. 11

هنر بوميان استراليا.................................................................................................... 11

خط و زبان................................................................................................................. 18

مذهب.......................................................................................................................... 18

نتايج............................................................................................................................ 20

پي نوشت ها............................................................................................................... 22

منابع و مآخذ.............................................................................................................. 23










مقدمه:

استراليا كه همچون جزيره اي بزرگ در اقيانوسيه و در نيمكره جنوبي واقع شده از نظر زمين شناسي كهن ترين خشكي جهان به شمار مي‎آيد.

گرداگرد استراليا را آب فرا گرفته است: درياي ارافورا و درياي تيمور در شمال درياي مرجان در شمال خاوري، درياي تاسمان و اقيانوس آرام جنوبي در خاور آن، اقيانوس هند در باختر و جنوب باختري و اقيانوس منجمد جنوبي در جنوب آن مي‎باشد.

استراليا از شش ايالت و دو سرزمين تشكيل شده است:

ويلز جنوبي نو كه مركز آن سيدني بود.
كوينزلند كه مركز آن بريسبين مي‎باشد.
استرالياي جنوبي كه مركز آن آدلايد است.
تاسمانيا كه جزيره اي است در جنوب خاوري سرزمين اصلي واقع شده و مركز آن هوبارت مي‎باشد.
ويكتوريا كه مركز آن ملبورن است.
استرالياي باختري كه مركز آن پرت مي‎باشد.
سرزمين شمالي كه مركز آن داروين است.
منطقه پايتخت استراليا (كانبرا) مي باشد.

ميراث طبيعي- چالش مردمان بومي و سكونت با اروپائيان:

استراليا تنها كشوري است كه قارة كاملي را در بر گرفته است.

مساحت استراليا همراه با ايالت جزيره اي تاسمانيا 7/7 ميليون كيلومتر مربع است. و بعد از اتحاد شوروي، كانادا، جمهوري خلق چين، ايالات متحده آمريكا و برزيل از لحاظ مساحت ششمين كشور بزرگ جهان به شمار مي رود. و بيش از 80 درصد اين قاره در مناطق اقليمي خشك و نيمه خشك قرار دارد. در واقع استراليا خشك ترين قاره جهان به شمار مي رود. صرف نظر از آنكه اين مقايسه برحسب ميزان بارندگي يا به خصوص، برحسب منابع آب سطحي انجام شود يا خير، كشاورزي بااستفاده از آبياري از لحاظ مساحت محدود است و كشاورزي ديمي تا حدودي منحصر به قسمتهاي شرقي، جنوب شرقي و جنوب غربي قاره است.

اگر قرار باشد كه بهره بردراي از زمين هاي دائمي قابل كشت و نگهداري آنها مطرح باشد بايد محدوديت هاي ناشي از محيط طبيعي شناخته شود. اين محدوديت ها براي مردم بومي مشكلات نسبتاً اندكي بيش مي‎آورد. زيرا فرهنگشان با محيط طبيعي همخواني دارد. در فرهنگ بومي، مردم جزيي از اكوسيستمهايي به شمار مي روند كه در آن مي زيند و به ويژگيها و نوسانهاي محيط به نحوي پاسخ مي گويند كه تعادل اكولوژيك گياهان و جانداران و زمين را حفظ مي‎كند.

درمقام مقايسه سكونت اروپاييان در قاره كشت زمين و ايجاد تغييراتي در گياهان و جانوران اين تعادل را به نحو چشمگيري بر هم زده است. هر چند استراليا فقط دويست سال در تصرف اروپاييان بوده است و گر چه تعداد جمعيت آن اندك بوده از دست رفتن مرغوبيت خاك هم اكنون به صورت بزرگترين مساله محيط زيست در استراليا در آمده است.

و خوشبختانه اكنون به نظر مي رسد كه آگاهي از ابعاد در اين مسأله و نياز ‌به تغيير شيوه هاي بهره برداري از زمين براي كاهش فرسايش بيشتر روز به روز فزوني مي‎گيرد و اميد مي رود كه روند انحطاط معكوس مي‎شود.

استراليا از اين لحاظ از موقعيت خوبي برخوردار است زيرا تعدادي از مؤسسات پژوهشي معتبر بين المللي اختصاصاً درباره جنبه هاي گوناگون بهره برداري از زمين در اين كشور به بررسي پراخته اند كه قابل توجه مي باشد.

جمعيت استراليا، تركيب و پراكندگي:

تا پيش از دستيابي اروپاييان به استراليا، تنها ساكنان آن مردماني با پوست تيره بودند كه همچنان در اقتصاد نو سنگي (شكار و گردآوري خوراك) به سر مي بردند كه امروزه آسترالويد ناميده مي‎شوند. به گمان دانشمندان بوميان مزبور حدود دوازده هزار سال پيش از جزيره هاي جنوب خاوري آسيا به اين سرزمين راه يافته اند. البته برخي از دانشمندان نژاد شناس مي گويند كه ورود بوميان به اين سرزمين، حدود چهل هزار سال پيش صورت گرفته است.

استراليا از نظر جمعيتي مي‎توان به سه بخش تقسيم كرد: يك بخش تقريبا غيرمسكوني يك بخش با اسكان پراكنده و بخشي ديگر نسبتاً پرجمعيت است.

عامل اصلي افزايش جمعيت برنامه گسترده مهاجرتي اين كشور بوده است از هر چهار نفر استراليايي يكي در خارج از اين كشور چشم به جهان گشوده است. از هر پنج استراليايي يك نفر پدر و يا مادرش در خارج از كشور به دنيا آمده است. استراليا يكي از گراترين شهرها كشورهاي جهان است، زيرا در حدود 64 درصد از جمعيت آن در پايتخت، شهرهاي بزرگ و مركز ايالتها زندگي مي كنند و كمتر از 15 درصد در منطقه هاي روستايي به سر مي برند.

و گمان مي رود كه شمار بوميان استراليا در آغاز دستيابي اروپائيان به اين سرزمين سيصد هزار نفر بوده ، ولي از آن زمان به بعد پيوسته شمار بوميان اين سرزمين كاهش يافته تا جايي كه در سال 1963 جمعيت بوميان را يكصد و شصت هزار نفر تخمين زده ، و بر پايه آمار 1981 شمار بوميان چهل و يك هزار تن بوده است. از دهة 1970 دولت فدرال استراليا، حمايت از بوميان را عهده دار شد و بر پاية قانون مصوب 1976 حقوق مالكيت زمين بوميان (به استثناي منابع زير زميني آنها) به رسميت شناخته شد.

خوراك بوميان استراليا:

بوميان باشكار و گردآوري خوراك روزگار مي گذراندند. و با كشاورزي و شهرنشيني آشنايي نداشتند ولي بازرگاني و داد و ستد ميان قبيله هاي گوناگون در سراسر اين سرزمين پهناور رواج داشت تا اينكه در سدة هيجدهم اروپاييان به اين سرزمين راه يافتند.

هنر بوميان استراليا:

هنر بوميان استراليا به كهن ترين سنت هنري زندة جهان كه طي هزاران سال تداوم يافته است تعلق دارد. اين هنر امروزه نيز به حيات خود ادامه مي‎دهد و تحول مي يابد، زيرا در گنجينة خاطرات نسلهاي پياپي مردم بومي حفظ شده است. مردمي كه فراخنا ژرفا نماد پردازي، قوت و وحدتي بدان بخشيدند.

با وجود آنكه 200 سال سكونت اروپاييان بافت سنتي زندگي بومي را فرسوده كرده و فرهنگ بسياري از گروههاي بوميان را كم رنگ كرده است. بخشي غني و گسترده از ميراث هنري بوميان همچنان به حيات خود ادامه مي‎دهد در بسياري از اجتماعات بوميان استراليا اين هنرها را هنوز جزء اساسي زندگي اجتماعي و مذهبي است. اما با تأكيد جدي و تازه اي همراه است تأكيدي كه هدفش تقويت هويت بومي و علم كردن ارزشهاي سنتي در مقابل جامعة مهاجم بزرگتر است. غنا و تنوع فرهنگ بومي كه از بسياري لحاظ خارق العاده است حتي در استراليا، همچون رازي سر به مهر حفظ شده است. اما در حالي كه هنوز به خاطر حفظ سرشت مقدس بسياري از جنبه هاي فرهنگ بومي بر راز داري تأكيد مي‎شود تمايل و بي پردگي روز افزوني براي سهيم كردن جنبه‎هايي از آن با ديگران به چشم مي خورد. به عنوان نمونه، هنوز همگان نمي دانند كه استراليا بزرگترين خزانة متر صخره اي دوران پارينه سنگي است. كه بسياري از آنها از لحاظ تاريخ بر نمايشگاههاي معروف هنر صخره اي در اروپا و آفريقا تقدم دارند. در سراسر استراليا هزاران محل وجود دارد كه كنده كاريها و نقاشيهاي عالي را در خود جاي داده است به ويژه در استرالياي شمالي نماشگاههايي وجود دارد كه رژه رويدادهاي اساطيري و تاريخي از عهد باستان تا دوره هاي اخير به شمار مي رود. اين آثار به عنوان آثار هنري منفرد خيره كننده اند و به عنوان نسبت مداوم تكامل يك سنت هنري استثنايي بي سابقه اند.

بيشتر آثار سنتي بومي را مي‎توان هنر مذهبي دانست كه در آن منظره و اسطوره بر جنبه هاي ديگر غلبه كرده است. بدين ترتيب اين هنر موضوعهاي مربوط به اسطوره هاي مقدس و باورهاي توتمي پيوسته با عصر رؤيا را زمان مقدس فرهنگ بومي كه نمايانگر آغاز خلقت است تصوير و تقويت مي‎كند به اعتقاد بوميان، تمام اشكال حيات- انسان، حيوان، پرنده، ماهي - جزيي از يك نظام لايتغير و به هم پيوسته و يك شبكة گستردة مناسبات است كه پيشينة آن به نياكان «روح بزرگ عصر رؤيا» باز مي گردد. عصر رؤيا تنها به دوران كهن خلقت مربوط نمي‎شود بلكه در زندگي معنوي بوميان امروز نيز به صورت رؤيا تداوم مي يابد.

هنر بوميان اغلب بيان مطلبي دربارة زمين نيز بوده و هست انعكاسي از رابطة ميان بوميان با قطعات زميني است كه افراد يا گروهها از طريق پيوستگي هاي اساطيري يا روابط ويژه اي با ارواح با آنها پيوند برقرار مي كنند. هنر، به مثابة جوهر نيروي اساطيري و آييني بر زندگي جامعة بومي سايه افكنده است آن را متحد مي‎كند و بدان معني مي بخشد.

موسيقي، رقص و آواز و هنرهاي بصري مربوطه همه به نحو تفكيك ناپذيري به يكديگر پيوسته اند. در جامعة بومي اثري از هنرمند «حرفه اي» وجود ندارد. همه در كار هنر شركت مي جويند، هر چند كه آنهايي كه به مهارتهاي استثنايي دست مي يابند شناخته و تشويق مي‎شوند.