پیش فاکتور دریافت فایل
مقايسه اثر برنامه تمريني منتخب بر تغييرات سطح ليپيد‌ها و ليپوپروتئين‌هاي پلاسماي افراد غير ورزشكار
10637
24,900 تومان
.rar
225 کیلوبایت
توضیحات:
مقايسه اثر دوبرنامه تمريني منتخب طناب‌زدن و دويدن بر تغييرات سطح ليپيد‌ها و ليپوپروتئين‌هاي پلاسماي خون افراد غير ورزشكار در 34 صفحه ورد قابل ويرايش

هدف : مقايسه اثر دو برنامه تمريني منتخب طناب زدن و دويدن بر تغييرات سطح ليپيدها وليپوپروتئين هاي (HDL,LDL,TC,TG) پلاسماي خون غير ورزشکاران بود.


روش تحقيق :

24 نفر از دانشجويان مرد غيرورزشکاردانشگاه شهيد بهشتي در اين تحقيق شرکت کردند و بر حسب سن،وزن و شاخص آمادگي هوازي بطور همگن به دو گروه تمريني طناب زدن و دويدن تقسيم شدند.

ميانگين، سن، قد ،وزن وVo2max گروه طناب زدن(6/25 سال،1/172 سانتي متر ، 99/72 کيلوگرم،28/43 ميلي ليتر/کيلوگرم/دقيقه) و درگروه دويدن(6/26 سال،7/174 سانتي متر،40/72 کيلو گرم،93/43 ميلي ليتر/کيلوگرم/دقيقه )بود. هر يک از گروه ها به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و هرجلسه 55-50 دقيقه و با دو الگوي شدت تمريني متغير(70-60 درصد حداکثرضربان قلب در 4 هفته اول و 80-70درصد حداکثرضربان قلب در 4 هفته دوم) به تمرين پرداختند که براي کنترل شدت تمرين،ازضربان سنج استفاده شد.قبل و بعد از برنامه تمريني، آمادگي هوازي ­و برخي متغير هاي ليپيدي و ليپوپروتئيني از جمله سطح HDL،LDL،TC ،TG اندازه­گيري شدند.درنهايت 20 نفر از آزمودني ها تحقيق را به پايان رساندند.براي تجزيه وتحليل آماري داده هاي تحقيق از آزمون آماري t-student (همبسته و غير همبسته) درسطح معني داري(05/0p ?)استفاده شده است.

يافته­ ها: بررسي ها نشان داد که هشت هفته تمرين منتخب طناب زدن و دويدن موجب کاهش معني دار سطوح LDL,TC,TG،نسبت LDL/HDL وافزايش سطح HDL پلاسماي خون غيرورزشکاران مي شود. همچنين نتيجه اين تحقيق نشان داد که بين اثردو برنامه تمريني طناب زدن و دويدن بر تغييرات متغيرهاي ليپيدي وليپوپروتئيني (HDL,LDL,TC,TG) تفاوت معني داري وجود ندارد.

نتيجه گيري: از آنجايي که بين اثر دو برنامه تمريني منتخب ،تفاوت معني داري مشاهده نشد،بنابراين مي توان از برنامه تمريني طناب زدن به عنوان جايگزيني مناسب براي ساير روش هاي متداول چون دويدن،استفاده کرد.

واژه­هاي­کليدي: برنامه تمريني طناب زدن،برنامه تمريني دويدن ، عوامل خطرزاي قلبي- عروقي







ازاوائل قرن بيستم تاکنون الگوي مرگ و مير بطور قابل ملاحظه اي تغيير يافته است. مقارن با سال 1900 ميلادي بيماريهاي عفوني مثل آنفلوآنزا، ذات الريه وسل مهمترين علل مرگ و ميرانسان بودند ولي به تدريج با بهبود خدمات بهداشتي در کشورهاي توسعه يافته ،علل مرگ و مير انسانها نيزتغييرکرده به طوري که هم اکنون بيماريهاي غيرواگيردارومزمني چون، بيماريهاي قلبي- عروقي،سرطانها، بيماريهاي عروق مغزي به ترتيب از مهمترين علل مرگ ومير در جهان به حساب مي آيند(2).براساس آمارسازمان جهاني بهداشتTPTP[1]PTPT، بيماريهاي مختلف قلبي- عروقيTPTP[2]PTPT ،تقريبا با 7/16 ميليون قرباني در سال،حدود 29درصد مرگ و مير در جهان را به خود اختصاص داده است(11).طبق آمار وزارت بهداشت در کشور ما نيز حدود 38 در صد مرگ ومير ناشي از بيماري هاي مختلف قلبي- عروقي است.مطالعات همه گير شناسيTPTP[3]PTPT وبالينيTPTP[4]PTPT دراز مدتي چون تحقيقات فرامينگهامTPTP[5]PTPT نشان داد که عوامل مختلفي مي توانند درايجاد اين گونه بيماريها نقش داشته باشندکه انجمن قلب آمريکا[6] اين عوامل را به دو گروه تقسيم کرده،گروه اول شامل افزايش فشار خون، چاقي و اضافه وزن، مصرف سيگار و تنباکو، ديابت شيرين، افزايش کلسترول، عدم فعاليت بدني، استرس ومصرف الکل مي باشنندکه قابل تغييرند ومي توان آنها را با روشهاي مختلفي کنترل يا درمان کردوگروه دوم که غير قابل تغييرندو شامل جنسيت، افزايش سن، وراثت و نژاد مي باشند(6) در طول چند دهه اخير نقش ليپوپروتئين‌ها وارتباط آن با بيماريهاي قلبي- عروقي از سوي محققان مورد توجه زيادي قرار گرفته است(26)و نتايج تحقيقات انجام شده در اين زمينه بيانگر اين است كه نحوة متابوليسم، ميزان ونوع ليپيدها، بخصوص ليپوپروتئين‌هاي خون در بروز و تشديد بيماريهاي قلبي- عروقي نقش اساسي دارند(4)به نحوي که اختلال درمتابوليسم ودر نتيجه برهم خوردن غلظت ليپيدهاوليپوپروتئينها ازعلل اصلي بروز بيماريهاي قلبي- عروقي مي باشند(7) تغييرات نامطلوب درغلظت ليپيدها وليپوپروتئينهاي خون ازمهمترين عوامل خطرزاي بيماريهاي قلبي- عروقي هستند که باروشهاي مختلفي ازجمله، دارودرماني وافزايش فعاليتهاي بدني اصلاح وتعديل مي شوند(4) اگرچه داروهاي مختلفي مثل نياسين[7]،استاتين[8] وآسپرين[9] درجهت کاهش عوامل خطرزاي بيماريهاي قلبي- عروقي مورد استفاده قرارمي گيرند(14،13)اما نتايج برگرفته شده ازمطالعات گسترده در اين زمينه نشان داده که انجام تمرينات منظم ورزشي يکي ازموثرترين روش براي پيشگيري و درمان اوليه اين بيماريها بحساب مي آيد(3) تحقيقات سيستماتيک درمورد ارتباط بين فعاليت هاي بدني و سلامتي از نيمةدوم قرن بيستم شروع شد جايي که جرمي موريس وهمکاران[10] به بررسي ارتباط بين روش زندگي غيرفعال و بيماريهاي قلبي پرداختند.(31) و تا کنون پژوهش هاي زيادي نشان دادند كه بين فعاليت بدني وخطرات ناشي ازبيماريهاي قلبي[11] نيزرابطه معكوس وجوددارد(32،25،20،19). اودنوان وهمکاران[12] در سال 2005 در تحقيقي به بررسي اثر شدت تمرينات ورزشي بر آمادگي هوازي وعوامل خطرزاي بيماريهاي قلبي- عروقي پرداختند.64 مرد غير فعال بطور تصادفي در سه گروه1- فعاليت متوسط(400 کيلو کالري در هفته وبا شدت درصد60 حداکثر اکسيژن مصرفي) 2- فعاليت شديد(800کيلو کالري در هفته با شدت 80 درصد حداکثر اکسيژن مصرفي)3- گروه کنترل قرار گرفتند و به مدت 24 هفته به فعاليت پرداختند.نتايج نشان داد که تغييرات سطح HDL,LDL,TC وغلظت فيبرينوژن در دو گروه تمريني مطلوب بود ولي فقط تمرين با شدت بالا موجب تغييرات معني دار درغلظتHDL,LDL,TC شده است(16).

کوئيلارد وهمکاران[13] در سال 2001 ، پاسخ متغيرهاي ليپيدي وليپوپروتئيني را بعد از20 هفته تمرين استقامتي در گروههاي مختلف مورد بررسي قرار دادند.در اين تحقيق200 آزمودني(79 پدر و 121 پسر)در چهار گروه1- سطح TG پايين وHDL بالا(گروه نرمال) 2- TG و HDL پايين 3- TGسطح و HDL بالا 4- سطح TG بالا و HDL پايين قرار گرفته وسپس در 60 جلسه روي دوچرخه کار سنج وبا شدتهاي55،65،70،75 درصد حداکثر ضربان قلب بيشينه(4 جلسه در هفته، هر جلسه 30 تا50 دقيقه)به تمرين پرداختند.برخي متغيرهاي فيزيولوژيکي ونمونه هاي خوني آزمودنيها در قبل و بعد از برنامه،جمع آوري شد.بررسي ها نشان داد که در حالت پايه،چربي شکمي افراد گروه با TG بالا و HDL پايين نسبت به گروه نرمال و گروه با TG و HDL پايين،بيشتر بوده است. افزايش 4/0 درصدي وغير معني دار سطح HDL در گروه دوم بيانگر اين است که تمرينات ورزشي تاثير معني داري در افزايش سطح HDL نداشته ولي در گروه با TG بالا و HDL پايين افزايش سطح HDL معني دار بود.همچنين کاهش سطح TG در هر دو گروه با سطح TG پايين، نيز معني دار بوده است ولي کاهش آپوپروتئين B فقط در گروه باTG بالا و HDL پايين مشاهده شده است(12).



روش آماري:

براي توصيف داده ها از شاخص هاي گرايش مرکزي (ميانگين) و پراکندگي (انحراف استاندارد) آمار توصيفي استفاده شد و براي مقايسه متغيرهاي درون و برون گروهي به ترتيب ازآزمون هاي آمار استنباطي t-student همبسته و غيرهمبسته به کمک نرم افزارآماري5/11- spss استفاده شده که براي آزمون فرضيه هاي تحقيق نيزسطح معني دار(05/0?P) در نظر گرفته شده است.



نتايج آماري مقايسه ميانگين هاي پيش آزمون وپس آزمون متغير هاي تحقيق در دو گروه تمريني طناب زدن ودويدن و همچنين نتايج آماري مقايسه اثر دو برنامه تمريني طناب زدن و دويدن بر تغييرات سطح ليپيدها وليپوپروتئين هاي پلاسماي خون غير ورزشکاران به ترتيب در جدول (4)و (5) مشخص شده است.

نتايج آماري مقايسه ميانگين هاي پيش آزمون وپس آزمون متغير هاي تحقيق در دو گروه تمريني طناب زدن ودويدن و همچنين نتايج آماري مقايسه اثر دو برنامه تمريني طناب زدن و دويدن بر تغييرات سطح ليپيدها وليپوپروتئين هاي پلاسماي خون غير ورزشکاران به ترتيب در جدول (4)و (5) مشخص شده است.

در همين رابطه، بررسي ها نشان داد که هشت هفته برنامه­ تمريني منتخب طناب زدن و دويدن ، تغييرات مطلوبي در متغيرهاي ليپيدي و ليپوپروتئيني ايجاد مي کند. به طوري که موجب کاهش معني دار سطوح LDL,TC,TG و نسبت LDL/HDL و افزايش سطح HDL پلاسماي خون غيرورزشکاران مي شود. همچنين يافته هاي اين تحقيق نشان داد که بين اثردو برنامه تمريني طناب زدن و دويدن بر متغيرهاي ليپيدي وليپوپروتئيني (HDL,LDL,TC,TG) و نسبت LDL/HDL تفاوت معني داري وجود ندارد.

نتايج بدست آمده از اين تحقيق نشان داد که برنامه تمريني منتخب طناب زدن موجب کاهش معني دار سطح LDL,TC,TG ،نسبت LDL/HDL و افزايش سطح HDL پلاسماي خون غيرورزشکاران مي شود.تحقيقي در زمينه تاثير گذاري يک برنامه تمريني طناب زدن بر غلظت متغيرهاي ليپيدي وليپوپروتئيني مشاهده نشد.اما اطلاعات موجود بيانگر آن است که تمرينات هوازي دركاهش سطح LDL وTC و TG و افزايش HDLنقش مهمي دارند(16).بطوريکه انجام فعاليت هوازي با شدت 80-60 درصد حداکثر ضربان قلب موجب بهبود سطح ليپوپروتئين ها مي شود(26).سيسترون و همکاران (2000)در تحقيقي نشان دادندکه ­اگر چه تمرينات ورزشي شديد و کوتاه مدت(اسکات،پرس،وباز کردن زانو) در ترکيب بدن وترکيب تارها تغيير قابل توجهي ايجاد مي کند، ولي بر غلظت ليپيد ها وليپوپروتئين هاي سرم افراد غير ورزشکار،تاثير معني داري ندارد(28).احتمالا به اين دليل که برنامه تمريني از نوع بي هوازي بوده است.و اين در حالي است که اغلب تحقيقات بين تمرينات هوازي و بي هوازي و تمرينات کم تحرک تفاوتهايي قائل شده اند. از آنجايي که الگوي برنامه منتخب طناب زدن از نظر شدت،مدت وتکرار تمرينات با شرايط تمرين هوازي مطابقت داشت،لذا اين روش نيز توانسته برمتغيرهاي ليپيدي وليپوپروتئيني تاثير مطلوب ومعني داري داشته باشد.همچنين تجزيه وتحليل آماري نشان دادکه هشت هفته تمرين منتخب دويدن نيز بر متغيرهاي ليپيدي و ليپوپروتئيني تاثير مطلوب و معني داري دارد.به نحوي که باعث کاهش معني دار سطح LDL,TC,TG ،نسبت LDL/HDL و همچنين افزايش سطح HDL پلاسماي خون غير ورزشکاران مي شود.در تحقيق جانسون وهمکاران (2003)، برنامه هاي تمريني دويدن وراه رفتن با ميزان وشدت هاي مختلف،تاثير مطلوبي بر متغيرهاي ليپيدي وليپوپروتئيني ايجاد کرد ولي­سطح HDL فقط در گروه با شدت و ميزان بالاي تمرين، بطور معني داري افزايش داشته است(21).درتحقيق اودنوان وهمکاران(2005) نيز گروه تمريني با شدت بالا،تغييرمطلوب ومعني دار در سطح HDL,LDL,TC را تجربه کردندکه اين تغييرات مطلوب در گروه با شدت متوسط از نظر آماري معني دار نبودکه احتمالا علت اصلي اين مسئله اختلاف شدت تمرين دوگروه مي باشد(16).

1403/9/2 - پین فایل